دلی آسیمه سـر دارم هنوز از راز چشمانت نمیدانی چه م کرده برپا ناز چشمانت از آن روزی کـه سیمرغِ نگاهـت آرمانم شد به کوهستان قافم می برد قفقاز چشمانت یقین دارم که عمـری در نبود ِ روشنایی ها ادیسون بارها بگرفته برق از فاز چشمانت "الا یـا ایهـاالسـاقی" جهـانی را بهـم ریـزد غزلهایی که داردخواجه از شیرازچشمانت توتنها آیه‌ای بودی که دربحبوحه ی خلقت خداحالی به حالی میشدازاعجاز چشمانت بدور از ساحل دریا به‌روی عرشه ی‌کشتی نگاهم رو به بنـدر بود و بارانداز چشمانت چشمانت ,دارم هنوز منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

ترنم روابط عمومی الکترونیک کنکور آزمایشی vimkala تی وی نوستالژیا 75Fornearl ربات هوشمند اوژن اطلس آموزش پرورش بوقلمون نامعلوم